« هوار ثانیه های زیر خاکستر »

ثانیه های باتو بودن ، مثل زغال مدفون شده زیر خاکستر -خاکتسر ساعات بی تو بودن - بالاخره میسوزاند !

« هوار ثانیه های زیر خاکستر »

ثانیه های باتو بودن ، مثل زغال مدفون شده زیر خاکستر -خاکتسر ساعات بی تو بودن - بالاخره میسوزاند !

۴

به یاد داری روزی به خاک ٬ گونه مالیدم و توهم نمودم نوازش تورا  ؟!

چرا باورم نکردی ؟!

امروزم را باور نمیکردم !


۳

به انتظار مکر تو باشم و استدراج !

یا به انتظار عفو تو باشم و صعودی بی درد !

چه پنبه دانه شیرینی است  برای شتر چموش دل !

هنوز امید وارم !

۲

پیتزا خوردیم با بی معرفتان.

امروزمان هم رنگی نداشت در پیش تو !

تا کی باید به انتظار باشی وباشم.

انگار که  مدتهاست ٬ انتظاری هم نیست.

۱

قرار است خانه ای شود  ٬‌رها از تکاثر !

 « آیا کسی خوانده یا نخوانده !‌ »

این سوالی است که مهم نخواهد بود در انعکاس ثانیه های سحر گاه جمعه مهر ماه  امسال.

رهایم از تکاثر !